اجاره ازدواج دختر باکره
در رابطه با اجازه ازدواج دختر باکره باید بگوییم طبق ماده 1043 قانون مدنی اگر دختر باكرهای بخواهد ازدواج كند اگرچه به سن بلوغ رسيده باشد، لازم است پدر يا جد پدرياش به او اجازه ازدواج بدهد. و بدون اجازه پدر یا جد پدری نمیتواند با مورد مورد نظرش ازدواج کند.
اجازه ازدواج دست چه کسی است؟
اجازه ازدواج دختر باکره فقط دست پدر و یا جدی پدری است. اگر پدر یا جد پدری دختر فوت کرده باشند، اجازه ساقط میشود و دختر میتواند بدون این که لازم باشد از کسی اجازه بگیرد با مرد مورد علاقهاش ازدواج کند. مادر يا قيم و يا وصي منصوب از سوي ولي قهري فاقد اختيار اعطاء اذن ازدواج هستند.
به چه دختری باکره میگویند؟
دختر باکرهایی که اخذ اجازه از پدر یا جد پدری برای ازدواج او ضروری است دختری است که کسی با وی، چه به طور مشروع و قانونی و چه به صورت نامشروع و حتی به عنف از جلو نزدیکی نکرده باشد. وقتی نزدیکی از جلو با دختری انجام شود او دیگر باکره نخواهد بود حتی اگر بکارت او زایل نشده باشد.
دختری که ازدواج کرده باشد!
ازدواج کردن بدون نزدیکی از جلو ولو چند بار موجب نمیشود که وصف باکره بودن از دختر برداشته باشد. اگر دختر باكرهای با اجازه پدر خود ازدواج كند؛ اما قبل از وقوع نزديكي در حالي كه هنوز باكره است از شوهرش طلاق بگيرد، هرگاه بخواهد مجدداً ازدواج كند لازم است از پدرش اجازه بگيرد؛ زيرا به اين دليل كه عليرغم ازدواج، هنوز باكره باقي مانده است، ضرورت اخذ اجازه پدر به قوت خود باقي است.
زماني وصف باكره بودن از دختر سلب میشود كه مردی با وی نزديكي كند؛ لذا اگر در اثر امری غير از نزديكی مثل وقوع حوادثی چون پريدن يا سقوط، پرده بكارت وی زائل شود، همچنان باكره محسوب میشود و چنين دختری برای ازدواج بايد از پدرش اجازه بگيرد.
نحوه صدور اجازه
نحوهی اجازه دادن پدر يا جد پدری مهم نیست. دادن اجازه میتواند با لفظ یا عمل، كتبی يا شفاهی باشد. آن چه مهم است این است که پدر دختر با ازدواج وی موافقت کند.
سقوط ولايت پدر
ولايت پدر برای صدور اجازهی ازدواج دختر باكرهاش در سه صورت ساقط میشود:
- هرگاه پدر يا جد پدری دختر حضور داشته باشد و بدون علت موجه با ازدواج دخترش با فردی مناسب موافقت نكند. (ماده 1043 قانون مدنی)
- در صورتي كه دختر باكره دارای پدر يا جد پدری باشد؛ اما به پدر يا جد پدری او دسترسی نباشد و به علت عدم دسترسی در نظر عرف، امكان عملی برای اخذ اجازه از آنها وجود نداشته باشد و دختر نيز احتياج به ازدواج داشته باشد. (ماده 1044 قانون مدني)
- نزدیکی
در هر سه حالت فوق با تحقق شرايط، ولايت پدر ساقط میشود.
برای مشاوره حقوقی رایگان دربارهی ازدواج دختر باکره روی متن مقابل کلیک کنید: مشاوره حقوقی
ويژگيهای اجازه ازدواج
- خاص است. يعني پدر يا جد پدری بايد ازدواج دختر باكره با مرد مشخصي را اجازه دهد و نمیتوانند به طور كلی با ازدواج دختر با هر مردی موافقت كنند؛ لذا اگر پدر چنين دختری با ازدواج او با «الف» موافقت نمود، دختر نمیتواند به هر علت با «ب» ازدواج كند.
- قابل رجوع است. يعني پدر و جد پدری هرگاه با ازدواج دختر باكره با فرد معينی موافقت كرده باشند تا قبل از وقوع عقد نكاح میتوانند از اذن خود عدول كنند؛ اما پس از وقوع عقد ازدواج عدول وی از اذن نميتواند اثری داشته باشد.
- مقيد است. ولی دختر باكره در صدور اجازه ازدواج به دختر باكره بايد مصلحت و منافع دخترش را لحاظ كند و نمیتواند بدون علت موجهی با ازدواج دختر خود مخالفت كند؛ لذا هرگاه بدون دليل با ازدواج دختر خود مخالفت كند، ولايت وی ساقط میشود.
- منحصر به ولی قهری است و اين اختيار به مادر يا وصی و قيم انتقال نمیيابد.
زمان طرح دعوای اجازه ازدواج
دعاوی متعدد مربوط به اجازه ازدواج زمانی قابل طرح خواهند بود كه دختر باكرهای قصد ازدواج داشته باشد و عليرغم وجود شرايط از جمله مردی كه بخواهد با اين دختر ازدواج كند ولی پدر از دادن اجازه ازدواج به دخترش خودداری كند.
نحوه عدم اجازه
عدم اجازه ممكن است صريح باشد يعني صريحاً كتبی يا شفاهي مخالفت خود را با ازدواج دختر باكرهاش اعلام نمايد و يا به صورت عملی باشد به طوری كه در مجلس عقد حضور نيابد يا عليرغم حضور از امضای اسناد و اوراق مربوط به ثبت نكاح خودداری كند.
تبصره _ ثبت اين ازدواج در دفترخانه منوط به احراز موارد فوق در دادگاه مدنی خاص میباشد.
اثر عدم اجازه ازدواج
در صورتی که عقد نکاحی بدون اخذ اجازهd پدر دختر منعقد شود آن عقد غیرنافذ است. هرگاه پس از عقد پدر دختر ازدواج را تنفیذ کند، عقد از ابتدا صحیح تلقی میشود و هرگاه آن را تنفیذ نکند عقد باطل محسوب شده و هیچ اثری بر جای نخواهد گذاشت.
بطلان عقد
هرگاه دختر باکرهای بدون اخذ اجازه از پدر یا جد پدریاش با مردی ازدواج کند، پدر یا جد پدری میتواند با تقدیم دادخواست صدور حکم بر بطلان عقد نکاح را طلب کند. دادگاه پس از رسیدگی و در صورتی حکم بر بطلان عقد نکاح صادر میکند که احراز کند:
اولاً: دختر به هنگام وقوع عقد باکره بوده است.
ثانیاً: پدر یا جد پدری حضور داشتند و امکان دسترسی به آنها برای اخذ موافقت وجود داشته است.
ثالثاً: مخالفت پدر یا جد پدری دارای توجیه منطقی بوده است.
رابعاً: اذن و اجازه پدر يا جد پدري براي ازدواج اخذ نشده است.
ازدواج مجدد
اگر عقد با حکم دادگاه باطل گردد، زن و مرد میتوانند مجدداً با هم ازدواج کنند. اين در صورتی است كه قبل از عقد دوم، زن از حالت باكره بودن خارج شود.
اثر نزدیکی با دختر
اول: اگر دختری مشروع یا نامشروع با کسی نزدیکی کرده باشد، دیگر باکره نیست تا ازدواج وی منوط به اجازه پدر یا جد پدری باشد. پس چنین دختری میتواند بدون اجازهی پدرش ازدواج کند.
دوم: اگر دختری باکره بدون اجازهی پدرش با مردی ازدواج کند و دادگاه مبادرت به صدور حکم بر ابطال نکاح به علت مذکور کند، اگر پس از ازدواج زن و مرد با هم نزدیکی کرده باشند، چون زن دیگر باکره نیست میتواند بدون اخذ اجازهی پدر یا جد پدری مجدداً با مرد مورد علاقهی خود ازدواج کند.
بنا به مراتب نزدیکی کردن موجب سقوط ولایت پدر یا جد پدری می شود.
اثر بطلان عقد
نتيجه بطلان هر عقدی اين است كه آن عقد از زمان وقوع عقد، هيچ اثری بر جای نمیگذارد و چنين تلقی میشود كه اين عقد اساساً از ابتدا واقع نشده است؛ اما عقد ازدواج به علت آثار خاصي كه بر جای میگذارد از اين قاعده پيروی نمیكند.
در نتيجه هرگاه دختر باكرهای بدون اذن پدرش ازدواج كند در صورت طرح دعوا از سوی پدر به خواسته ابطال عقد نكاح، دادگاه حكم به ابطال عقد نكاح صادر خواهد كرد؛ اما در اين فرض، عقد نكاح از زمان ابطال بی اثر میشود و آثاری كه از قبل بر جای گذاشته است به قوت خود باقی خواهد ماند؛ لذا روابط جنسي و تولد فرزند از چنين ازدواجی مشروع تلقی میشوند.
برای اخذ وکیل طلاق و یا مشاوره رایگان با وکیل طلاق روی متن مقابل کلیک کنید: وکیل طلاق
بخش سوم ـ چگونگی طرح دعوا
در ارتباط با عدم صدور اجازه ازدواج از سوd پدر چند دعوا قابل طرح است:
اول: طرح دعوا به خواستهی صدور حكم مبنی بر اجازهی ازدواج:
هرگاه دختری باكره بخواهد با مردی ازدواج كند؛ اما پدر يا جد پدری دختر بدون علت موجه از صدور اجازه ازدواج خودداری كنند، دختر میتواند با تقديم دادخواست به دادگاه خانواده، عليه پدر يا جد پدری خود طرح دعوا كند و از دادگاه صدور حكم مبنی بر اجازه ازدواج را بخواهد. در اين حالت لازم است دختر، مشخصات كامل مردی كه میخواهد با وی ازدواج كند را به دادگاه اعلام كند.
اين دعوا بايد عليه پدر يا جد پدری طرح شود به عبارتی ديگر در اين دعوا خواهان دختر است و خوانده پدر يا جد پدری. در اين دعوا لازم است خواهان اثبات كند:
اولاً: خواستگار داشته و قصد ازدواج با خواستگار مشخصی را دارد.
ثانياً: پدر يا جد پدري از صدور اجازه ازدواج خودداری میكنند.
ثالثاً: مخالفت پدر يا جد پدری با ازدواج، بدون علت موجه است.
دوم: طرح دعوا به خواستهی صدور حكم مبنی بر اسقاط ولايت پدر يا جد پدری:
همان طور كه در متن مادهی 1043 قانون مدنی تصريح شده است، هرگاه پدر يا جد پدري بدون علت موجه با ازدواج دختر باكرهی خود مخالفت ورزد ولايت او ساقط میشود؛ لذا چنين دختری میتواند با طرح دعوا عليه پدر يا جد پدری خود، صدور حكم مبنی بر اسقاط ولايت پدر يا جد پدری را طلب كند. در اين دعوا هم زمانی حكم به نفع خواهان صادر میشود كه خواهان بتواند موارد سه گانهی فوق الذكر را اثبات كند.
سوم:
چون در متن ماده 1043 تصريح شده است كه هرگاه پدر يا جد پدری بدون علت موجه با ازدواج دختر باكرهاش مخالفت كند، ولايت وی ساقط میشود و در قسمت اخير آن آمده است: «دختر میتواند پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نمايد»
نتيجه آن كه هرگاه پدر يا جد پدری با ازدواج دختر باكرهاش مخالفت ورزد دختر بدون اين كه برای ازدواج و انعقاد عقد نكاح نيازی به اخذ اجازه از دادگاه داشته باشد، میتواند مبادرت به انعقاد عقد نكاح با مرد مورد علاقهاش كند سپس برای گرفتن اجازه ثبت نكاح به دادگاه مراجعه كند. پس در اين حالت خواستهی دعوا، صدور اجازه ثبت رسمی نكاح يا صدور حكم مبنی بر ثبت رسمی نكاح خواهد بود. در اين دعوا لازم است خواهان موارد زير را اثبات كند:
- خواستگار داشته و قصد ازدواج با خواستگار معين را دارد.
- پدر يا جد پدری از صدور اجازه ازدواج وی خودداری میكنند.
- مخالفت پدر يا جد پدری با ازدواج، بدون علت موجه است.
- با مرد مورد علاقهاش ازدواج كرده و صيغه نكاح جاری شده است.
چهارم:
در همه دعاوی سه گانهی فوق خواهان دختر است و خوانده پدر يا جد پدری؛ اما پدر يا جد پدری دختر باكرهای كه بدون اجازهی پدر يا جد پدری مبادرت به ازدواج كرده است نيز میتواند عليه وی و همسرش مبادرت به طرح دعوا نمايد. در اين دعوا كه خواستهاش میتواند ابطال عقد نكاح و نكاحنامه مربوط باشد پدر يا جد پدری خواهان و دختر و همسرش خوانده خواهند بود.
در دعوايي كه پدر يا جد پدری طرح میكنند لازم است موارد زير اثبات شود:
- دختر، باكره بوده است؛ زيرا باكره بودن دختر شرط لزوم اخذ اجازه پدر و جد پدری است.
- دختر باكره ازدواج كرده است. چنانچه عقد نكاح واقع نشده باشد نمیتوان بطلان آن را درخواست كرد.
- عقد نكاح بدون اجازهی پدر يا جد پدری صورت گرفته است.
کلام پایانی
ما در مطالب این صفحه به صورت کاملا جامع در رابطه با اجاره ازدواج دختر باکره سخن گفتیم و موارد مربوط به آن را به صورت حقوقی بررسی کردیم. همچنین دادخواست اجازه ازدواج را نیز در همین صفحه برای شما قرار دادیم و شما را به صفحات مشاوره خود نیز راهنمایی کردیم و اینک در انتها اگر در این رابطه پرسشی دارید هم اینک میتوانید از قسمت نظرات پرسش خود را با ما مطرح کنید تا کارشناسان ما در سریعترین زمان ممکن پاسخگوی شما باشند.
اجاره ازدواج دختر باکره – موسسه حقوقی آرمان حقوق امروز
جامع تر از این مطلب من تو گوگل ندیدم واقعا به خیلی از سوالام جواب داد ممنون از وبلاگ خوبتون
از بازخورد مثبت شما سپاسگذاریم