دعوای رفع مزاحمت
دعوای رفع مزاحمت میتواند هم در اموال غیرمنقول مشاع و هم در اموال غیرمنقول غیرمشاع و مفروز طرح شود. رفع مزاحمت در اموال مشاع به این دلیل میتواند مطرح شود که مثلاً یکی از ساکنان ملک مشاع بنا به تعریف، بدون اینکه ملک را از تصرف متصرف خارج کند برای متصرف آن مزاحمت ایجاد کند.
فرضاً در یک آپارتمان که هم دارای قسمتهای اختصاصی و هم قسمتهای مشترک است یکی از ساکنان در قسمت پارکینگ ساختمان، آسانسور، راهپلهها و… که جزو قسمتهای اشتراکی و مشاع ساختمان محسوب میشوند اشیایی قرار داده یا گودالی حفر کند یا… و بدین صورت برای استفادهی تمام و کمال سایر ساکنان و مالکان ساختمان از ملکشان مزاحمت ایجاد کند. در اینجا هرچند خود مزاحمت ایجادکننده یکی از مالکان آن قسمت مشاعی هم محسوب میشود اما میتوان بابت مزاحمتی که ایجاد کرد علیه وی دعوای “رفع مزاحمت نسبت به قسمتهای مشاعی” ساختمان طرح کرد.
مزاحمت در لغت
مزاحمت در لغت به معنای آزردن و اذیت کردن آمده است؛ هنگامی که فردی مانع استفادهی احسن دیگری از اموال غیر منقولش اعم از انواع زمین زراعی، مسکونی، تجاری، آپارتمان و مانند آن میشود میتوان دعوای رفع مزاحمت علیهش طرح کرد. به عبارت دیگر دعوای رفع مزاحمت هنگامی که شخصی، آزار و اذیتهایی را برای استفادهکنندگان ملک – علی الخصوص استفادهی تمام و کمال از ملک – ایجاد کند و مزاحمت ها شامل موارد مذکور در قسمت دعوای ممانعت از حق هم نباشد رخ میدهد.
قسمتهای مشاعی ساختمان
قسمتهای مشاعی ساختمان که بعضاً به آن قسمتهای اشتراکی نیز اطلاق میشود به تمامی قسمتهای زمین و بناهای متصل به آن گفته میشود که استفاده از آن منحصراً در دست یک یا چند نفر از اعضای ساختمان نیست بلکه اصولاً تمامی مالکان و شرکا مجاز به استفاده از آن قسمتها هستند.
به بیان دیگر بر خلاف قسمتهای اختصاصی که استفاده و مالکیت بر آن در دست تعداد محدودی از ساکنان و مالکان ساختمان است ذره ذرهی قسمتهای اشتراکی تحت مالکیت همه میباشد و نمیتوان عدهای را از استفادهی آن قسمت محروم نمود.
از جمله مصادیق مشاعات یا قسمتهای اشتراکی ساختمان میتوان به درب ورودی ساختمان، راهپلهها، آسانسور، حیاط، پشت بام، باغچه، بالابر، قسمتهای مربوط به تأسیسات، شوفاژخانه، استخر، سونا، جکوزی، موتورخانه، پارکینگ، آنتن مرکزی، لابی، راهروها و… اشاره کرد.
البته واضح است که اگر برخی از قسمتهای نامبرده در بالا به صورت اختصاصی در مالکیت یک شخص خاص باشد مثلاً فردی در داخل واحد خود راهرویی داشته باشد یا برای استفاده شخصی در داخل حمامِ واحدش، جکوزی نصب کرده باشد! یا مثلاً به همراه واحد، محدودهای را هم مشخصاً برای اختصاص به پارکینگ شخصی یا انباری به همراه سند از همان ابتدا خریداری کرده و مورد توافق سایرین نیز بوده باشد این موارد دیگر جزء قسمتهای اختصاصی متعلق به آن مالک خاص خواهد بود و از مشاعات محسوب نمیشود.
دعوای رفع مزاحمت از دو طریق قابلیت پیگیری دارد:
روش اول: از طریق طرح دعوا در محاکم حقوقی و تقاضای رفع آن و احتمالاً مطالبهی خسارات ناشی از آن.
روش دوم: از طریق اعلام جرم و شکایت جزایی در محاکم کیفری از متهم که همان ایجاد کنندهی مزاحمت میباشد. اصولاً با توجه به اینکه سرعت پیگیری و حصول نتیجه در محاکم کیفری بیشتر از محاکم حقوقی است و همچنین خواهان در این دعاوی دارای یک پشتیبان و همتیمی! قدرتمند به نام دادستان نیز هست که در کنار خواهان به دنبال محکوم کردن متهم میباشد توصیه میشود این قبیل دعاوی از طریق محاکم کیفری دنبال شوند.
همچنین مشاهده کنید: دادخواست رفع مزاحمت + دستور موقت
دعوای رفع مزاحمت و مادهی 690 قانون مجازات اسلامی
مادهی 690 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده) برخی مصادیق مزاحمت را مشخصاً جرمانگاری کرده و برای آنها یک ماه تا یک سال حبس به عنوان مجازات تعیین نموده است؛ ضمناً در تبصرهی 1 همان ماده بر خارج از نوبت بودن رسیدگی بر این قبیل دعاوی نیز تصریح کرده است.
دعوای رفع مزاحمت و ماده 693 قانون مجازات اسلامی
ماده 693 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده) هم برای ارتکاب مجدد این جرم مجازات سه ماه تا یک سال حبس معین نموده است.
سه رکن اصلی دعوای رفع مزاحمت
برای طرح دعوای رفع مزاحمت سه رکن اصلی باید وجود داشته باشد:
-
وجود سابقهی تصرف بدون مزاحمت از سوی خوانده برای خواهان
در خصوص دعوای رفع مزاحمت باید به مادهی2 قانون اصلاح قانون جلوگیری از تصرف عدوانی نیز توجه داشت. با توجه به مدت 1 ماههای که در این ماده در نظر گرفته شده است به نظر میرسد مزاحمت نباید دارای سابقهای طولانی باشد.
-
عدم خروج مال از ید خواهان
در هنگام بروز دعوای رفع مزاحمت مال از تصرف خواهان خارج نمیشود بلکه اخلالی در تصرفات مالک به وجود میآید پس اگر مال به کلی از تصرف خواهان خارج شد باید از سایر دعاوی مانند “تصرف عدوانی” یا “خلع ید” استفاده کرد یا اگر مال به کلی به شخص ثالث منتقل شد لاجرم همان شخص ثالث در صورت وجود مزاحمت میتواند دعوای رفع مزاحمت طرح کند نه مالک قبلی. مادهی 161 قانون آیین دادرسی مدنی نیز در این زمینه میتواند راهگشا باشد.
-
وقوع مزاحمت
رکن دیگر دعوای مزاحمت که از مادهی 160 قانون آیین دادرسی مدنی نیز قابل استنباط است وجود یک فعل مزاحمتآمیز از سوی خوانده است. اصولاً مزاحمتها به شکل فعل بروز پیدا میکنند و به ندرت پیش میآید که مزاحمت ناشی از ترک فعل به وقوع بپیوندد اما باید توجه داشت که این امر غیرممکن نیست مثلاً فرض کنید لولهی آب یا مجرای تخلیهی فاضلاب یک خانه دچار فرسایش و خرابی شده و از طریق ایجاد نشتی در منزل سایر همسایگان برای آنها مزاحمت ایجاد کرده است در اینجاست که عدم تعمیر این قبیل لولهها یا مجراها در قالب ترک فعل هم میتواند مبنای طرح دعوای مزاحمت باشد.
نکته مهم در رابطه با دعوای رفع مزاحمت
نکتهای که نباید از توجه به آن غافل شد این است که در دعوای مزاحمت یک مانع وجود دارد که فقط در صورت عدم وجود آن مانع است که طرح این دعوا ممکن میشود و آن مانع نیز مشروع یا قانونیبودن فعل خوانده است. توضیح اینکه مزاحمت خوانده باید نامشروع و بدون مجوز قانونی باشد در نتیجه اگر فرضاً فعل یک فرد با مجوز قانونی یا با امر مقام صلاحیتدار یا به دستور دادگاه و… ایجاد شده باشد حتی در صورت ایجاد مزاحمت اگر در حدود صلاحیتهای اعطا شده باشد قابیلت به نتیجه رسیدن ندارد.
به طور کلی برای اثبات یک ادعا در دادگاهها، فصل دهم از باب سوم قانون آیین دادرسی مدنی و بخش پنجم از کتاب اول قانون مجازات اسلامی و جلد سوم قانون مدنی ادلهی اثباتی دعاوی را منحصراً مشخص کردهاند که میتواند سند، سوگند و… باشد. اما شاید بتوان بهترین ادله برای اثبات مزاحمت را این موارد دانست:
اقرار
اقرار یکی از بهترین ادلهی اثباتی است، چنانچه خواندهی دعوا خود اقرار به ایجاد مزاحمت کرده باشد همین امر برای ثبوت دعوا کافی است.
شهادت
شهادت یا بینه نیز از قویترین ادلههای موجود میباشد که ریشههای فقهی و شرعی آن همواره بر قدرت و قابلیتهای اثباتی آن افزوده است در نتیجه چنانچه برای اثبات مزاحمت شاهد داشته باشید از همین طریق میتوانید ادعای خود را اثبات کنید.
امارات
از دیگر ادله میتوان امارات قانونی و قضایی را نیز نام برد. امارات قانونی که صرفاً همان ادلهای هستند که در متن قانون به صورت انحصاری از آنها نام برده شده است. اما امارات قضایی دامنهی تقریباً نامحدودی از اطلاعات و فرایندها و اوضاع و احوال را شامل میشوند که میتواند برای قاضی ظن قابل توجهی مبنی بر اثبات دعوا داشته باشد مثلاً اگر حد نصاب خاصی برای شهود مشخص شده باشد اما خواهان آن حد نصاب از شهود را برای اثبات مزاحمت نداشته باشد قاضی میتواند با نصاب کمتر از باب اماره اقدام به صدور رای نماید.
علم قاضی
نهایتاً علم یافتن یا علم داشتن قاضی بر یک مسئله هم برای اثبات آن مسئله نزد آن قاضی کفایت میکند. البته باید توجه داشت که دلیل خاصی به نام “علم قاضی” صرفاً در قانون مجازات اسلامی نام برده شده است ولی میتوان گفت درجهای بالا از امارات قضایی مذکور در بند قبل اصولاً همان علم قاضی محسوب میشوند یا نهایتاً منجر به علم قاضی خواهند شد و دعوا را اثبات میکنند مثلاً اگر خود قاضی به هر طریق بر مزاحمت ایجاد شده از سوی خوانده وقوف یابد میتواند بر مبنای آن به عنوان علم قاضی رای صادر کند.
جمع بندی
ما در مطالب این صفحه در رابطه با دعوای رفع مزاحمت سخن گفتیم و در این باره اطلاعات مفیدی به شما عزیزان ارائه دادیم و اینک در انتها امیدواریم مطالب این صفحه برای شما مفید بوده باشد. همچنین شما مخاطب عزیز اگر سوالی دارید میتوانید از قسمت نظرات سوال خود را مطرح کنید تا کارشناسان ما در سریعترین زمان ممکن به سوال شما پاسخ دهند.